علامه «سيد جعفر مرتضي العاملي»:
ولايت علي(ع)، روح اسلام است  

طيبه  مروت : وحدت، به عنوان استراتژي ترين واژه در ادبيات اسلامي از صدر اسلام  تاكنون همواره مورد توجه بزرگان و انديشمندان جهان اسلام بوده است.
بنيانگذار  وحدت شخص پيامبر(ص) بودند و در طول تاريخ نيز همواره انديشمندان فهيم  مسلمان كه به پايان بخشيدن به حضور استعمار در دنياي اسلام معتقد بوده اند،  به اشكال گوناگون و با طرح نظريات مختلف سعي در يافتن و نشان دادن راهي  روشن دراين وادي بوده اند و تاكيد همگي بر تقويت نقاط اشتراك و پرهيز از  بزرگنمايي اختلافات بوده است .
علامه «سيد جعفر مرتضي العاملي» نويسنده  و مورخ شهير لبناني كه تاليف اثر ارزشمند «الصحيح من سيرة النبي» را در  كارنامه علمي خود دارد و تاكنون دو دوره برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي  شده است، در گفتگوي پیش رو  به بيان جايگاه غدير در وحدت اسلامي پرداخته  است كه در ادامه مي آيد.

***
* ديدگاه قرآن، شريعت اسلام وشخص پيامبر اعظم(ع) درباره «وحدت» چيست؟

**  بهترين مطلبي كه نشان دهنده اهتمام پيامبر(ص) به «وحدت امت اسلامي» است،  مساله عقد برادري بين مسلمانان در سال اول هجرت است. در اين رويداد تاريخي -  فرهنگي پيامبر(ص) بين مهاجرين وانصار و انصار با هم عقد برادري بستند و  اين عقد بر روي دو اصل بسته شد، يكي اينكه اين برادري بايد بر «حق» استوار  باشد و اصل دوم «مواسات» است. مواسات يعني اينكه هر چيزي براي خود مي  پسندي، براي ديگران هم بپسند. اين دو اصل، پايه هاي برادري بود كه  پيامبر(ص) بسته بودند. اين دو اصل نشان مي دهد كه وحدت مسلمانان يك امر  ضروري است، چون مسلمانان در آن عصر از طبقات مختلف و نژادها و فرهنگهاي  مختلف بودند، در آن جمع عالم و جاهل، فقير وغني و عشاير و شهرنشين و عرب و  عجم حضور داشتند. بنابراين مسلمانان بايد در مواجهه با دنياي شرك و كفر  متحد باشند تا در برابر تنگناها و مشكلات دروني و بيروني مقاومت كنند و  جامعه تازه تاسيس اسلامي با معضلات دروني و بيروني مواجه نشود.
اين  اقدام پيامبر حاكي از اين مسأله بود كه جماعت مسلمانان به هم احتياج دارند  اين احتياج در همه مواضع زندگي مطرح بود، اعم از غم وشادي و مشكلات و آساني  ها. با توجه به اين اختلاف و عدم تباين در فرهنگها پيوندشان ضروري بود،  بخصوص در آن زمان كه قبيله گري وعشيره پرستي زياد بود.
اين الگوي وحدت  اسلامي بود كه به ابتكار پيامبر (ص) صورت گرفت.وقتي حق ميزان شود تباين بين  گروهها و اختلافهاي فرهنگي ونژادي در روابطشان تاثيري نخواهد گذاشت، در  غير اين صورت چون مصالح متضاد مي شود، باعث بروز اختلافهايي در مراودات  اجتماعي خواهد شد.
زماني كه مشكلات فراوان شد، نياز به يك راه حلي براي  رفع آن است كه ايجاد رابطه اي دوستانه برمدار حق بهترين روش در رفع اين  مشكل است.
«حق» يك واقعيت مشترك بين همه ملتهاست. به عبارت ديگر حق يك اصل مشترك بين همه فرهنگهاست.
لذا  اين اختلاف ديدگاهها به يك مرجعيت نياز دارد تا اين نزاعها را طبق اين  قاعده حل كند و پيامبر هم فرمودند كه حق ميزان است براي همه، ولي از برخي  جهات اين اجتماع غير متجانس از نظر مشكلات و گرفتاريها به يكديگر احتياج  دارند و هر كس نمي تواند تنها به خودش متكي باشد وخود را بي نياز از ديگران  بپندارد، بر اين اساس پيامبر(ص) با ايجاد پيوند برادري بين مسلمانان به  اين نكته مهم اشاره كردند كه زندگي برپايه فردگرايي اداره نخواهد شد و  انسان براي زندگي اجتماعي خلق شده و به حضور سايرين در زندگي اش نيازمند  است. چون رفع مشكلات اجتماعي مبتني بر مواسات است و مواسات جز از راه محق  دانستن ديگران در شاديها و داشته ها فراهم نخواهد شد.        

   در حال حاضر هم مسلمانان جهان ديدگاهها و فرهنگها ومذاهب و نژادهاي مختلف  دارند كه نمي شود تنها با حرف و دعوت به وحدت آنها را گرد هم آورد بلكه  نيازمند يك رابطه وضابطه اند. در اين قاعده، ضابطه همان حق است و حق همان  عين اسلام است. به هر حال اين اجتماع بزرگ مسلمان اختلافهايي با هم پيدا مي  كنند، چون از طبقات و ديدگاهها و فرهنگهاي مختلف هستند و اين جمع مختلف  بايد به صورت يك امت واحد معرفي شوند، در غير اين صورت بسياري از مشكلات  برآنان فايق خواهد آمد كه دامان همه را خواهد گرفت، اين جمع بايد با يك  ضابطه منسجم شوند و يك ديد، هدف و انگيزه واحد به وجود بيايد تا به واسطه  آن گرد هم جمع شوند. تجمع پيرامون «حق» تنها مستمسكي است كه مسلمانان را در  حفظ امت اسلامي كمك مي كند. براي اتصال مسلمانان بايد رشته اتصالي چون  رشته تسبيح كه مهره هاي جداگانه و مستقل تسبيح را بهم وصل مي كند، معرفي  كرد.همانطور كه گفته شد، بين مسلمانان اختلافهايي وجود دارد و كسي نمي  تواند منكر آن شود و بايد بين آنها اتصال ايجاد كرد. وجود مذاهب گوناگون  نبايد موجب افتراق و اختلاف در بين مسلمانان شود.پس معلوم مي شود كه ما به  وحدت حقيقي نيازمنديم.
* رشته اتصال مسلمانان چيست؟
**به نظر من  هيچ رشته اتصالي مستحكم تر از «اهل بيت(ع)» نيست. همه مسلمانان نسبت به اهل  بيت پيامبر(ص) احترام مي گذارند و به آياتي كه درباره مودت و عظمت ايشان  نازل شده اعتقاد دارند.
در تمام مذاهب اسلامي محبت واحترام به اهل بيت  پيامبر يك اصل مشترك است، زيرا پيروان مذاهب مختلف اسلامي در بسياري از  اصول و فروع با هم اختلاف دارند كه نمي تواند به عنوان رشته اتصال و وحدت  آنان عمل كند. اما در مورد اهل بيت(ع) تا يك حد خاصي هيچ اختلافي وجود  ندارد و تقويت اشتراك در محبت اهل بيت در بين مذاهب اسلامي بهترين راه براي  گسترش مراودات بين مذاهب وتقريب است.
چون كسي منكر لزوم محبت به اهل  بيت پيامبر نيست، چون اين مساله جزء قرآن است وكسي نمي تواند منكر قرآن  شود. اما موارد تكميلي مثل عصمت و امامت مي ماند كه مي شود به همين مقدار  تفاهمي كه هست به فكر تحكيم روابط وتقريب مذاهب و وحدت امت اسلامي بود.
* امام علي (ع) چه ديدگاهي درباره وحدت اسلامي دارند؟
**  هنگام خلافت علي(ع)، زمينه اختلافها تشديد شده بود و پس از آن در دوران  خلافت وي بر اثر جنگها و حوادث ناخواسته، شدت بيشتري پيدا كرد و به همين  خاطر، مبارزه با اختلاف و دعوت به وحدت در رأس برنامه هاي آن حضرت قرار  داشت. اختلافها و عداوتهاي قبيله اي كه در تاريخ عرب ثبت شده، قرآن مكرراً  به آنها اشاره و از آنها منع كرده است و بسياري از آنها به اختلاف قومي و  قبيله اي برمي گردد، اين اختلافها هر چند بطور موقت، با آمدن اسلام فروكش  كرد، اما رسوبات آنها باقي بود و در تحولات و حوادث مهم در طول تاريخ اسلام  نقش داشت. علي(ع) وارث اين رقابتهاي قبيله اي و دسته بندي هاي سياسي بود،  ديدگاه علي(ع) در وحدت اسلامي در دو بخش قابل بحث است: بخش اول مربوط به  سخنان آن حضرت است كه امت اسلامي را به وحدت كلمه دعوت كرده اند و بخش ديگر  به عملكرد ايشان در دوره خلافت باز مي گردد كه تا پايان عمر هم ادامه  داشت.
به عقيده من، نظريه وحدت امام علي در دوره خلفاي پيشين هم استوار  است زيرا امام (ع) براي حفظ اساس اسلام با مخالفتهاي موجود كنار آمدند و  از هرگونه اقدام پرهيز نمودند. بر اين اساس امام (ع) امت اسلامي را به حفظ  وحدت فرا مي خوانند و برخي از نقاط اختلاف را در رفتارهاي اجتماعي آنان  جستجو كرده به آنان نشان مي دهند.
لذا نقشي كه اميرالمومنين(ع) در اين زمينه ايفا كردند، باعث تقويت پايه هاي اسلام و مانع انحطاط امت اسلامي شد.
*  واقعه غدير به عنوان يكي از رويدادهاي تاريخي صدر اسلام مطرح است كه يكي  از حلقه هاي ارتباطي مهم با سياستهاي امام علي (ع) است از آنجا كه بحث اصلي  ما وحدت اسلامي در آيينه غدير است بفرماييد نظر راويان اهل سنت درباره  حديث غدير چيست؟
** واقعه غدير به صورت يك اتفاق و رخداد بي ريشه نبود،  بلكه يك واقعه ريشه دار است. پيامبر(ص) مردم را براي بيان پيام غدير آماده  كردند. واقعه غدير بيعت با امام و جانشين بعد از پيامبر است. 70 روز قبل  از فوت پيامبر اين واقعه اتفاق افتاد كه در كتب شيعي و صحاح سته آمده است.  در اين كتب كه مورد اعتماد اهل سنت نيز هست، حديثي آمده است كه به 12  جانشين بعد از پيامبر اشاره دارد.در صحاح سته مثل صحيح مسلم آمده است كه  پيامبر (ص) در عرفه يا منا درهمان حجة الوداع در اجتماع مسلمانان به 12  خليفه پس از خود اشاره كردند.        

 جابر بن سمره مي گويد: زماني كه پيامبر درباره جانشينان پس از خود سخن مي  گفتند، هياهو بود و ازدحام موجود نگذاشت ايشان سخن خود را به اتمام  برسانند. سؤال اين است كه چرا پيامبر(ص) قبل از واقعه غدير خم در منا  وعرفات اين مساله را مطرح مي كنند و مردمي كه آنجا حاضر بودند، اكثرا قريشي  ها واهالي مكه بودند و اين جمعيت هياهو برپا كردند، در حالي كه خداوند مي  فرمايد: «ولاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبي»، خداوند درباره احترام به  پيامبر(ص) مي فرمايد كه اعمال شما باطل خواهد شد اگر صدايتان از صداي  پيامبر بالاتر برود. اما در آن روز در عرفات يعني مقدس ترين مكان و بهترين  روزها كه روز عبادت وبندگي و در بهترين حالات كه حال احرام است مردم در  برابر افضل مخلوقات خداوند واعظم الانبياء هياهو كردند تا جايي كه ايشان  سخنان خود را نيمه تمام رها كردند. اين تاكيد پيامبر(ص) دليل براهميت طرح  اين قضيه است. اين چيزي است كه در كتب معتبر اهل سنت روايت شده است.
پيامبر(ص)  بعد از اينكه اعمالشان به پايان رسيد، بدون آنكه به زيارت وداع بروند،  فورا از مكه خارج شدند وعده زيادي از مسلمانان نيز ايشان را همراهي كردند.  زماني كه ايشان به جحفه رسيدند، در همان مكان همه كاروانها را جمع كردند و  مسأله امامت امام علي(ع) را مطرح نمودند. بنابراين معلوم مي شود كه طرح  مساله امامت ائمه در حجة الوداع در دو مرحله اتفاق افتاد. زماني كه تهديد  خداوند درباره ولايت علي (ع) شنيده شد، همه ساكت شدند و به فرمان الهي گوش  فرا دادند: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت  رسالته و ا... يعصمك من الناس.
زماني كه اين پيام خدا كه اتمام حجت با  مسلمانان بود بر ايشان قرائت شد، سكوت كردند و پيامبر پيام رسالت خود را كه  اعلام ولايت علي (ع) بود را براي ايشان بيان نمودند.
* اهميت رويداد غدير در سرنوشت جهان اسلام چه بود كه اين همه تاكيد از ناحيه خداوند بر آن وارد شده بود؟
**  مهمترين دليلي كه براي اين پرسش مي توان گفت در همين آيه يا ايها الرسول  ... نهفته است. اعلام ولايت علي (ع) آنقدر مهم است كه خداوند به پيامبر مي  فرمايد اگر اعلام نكني مثل اين است كه رسالت خود را به پايان نرسانده اي.  اين پيام خداوند و تاكيد صريح قرآن است. معلوم است كه ولايت علي(ع) موازي  همه اسلام است. چون اگر ولايت نبود، كل اسلام از بين مي رفت، لذا خداوند به  صراحت مي فرمايد كه اگر آن را اعلام نكني تمام زحمات پيامبر از بين مي  رود.
ولايت علي(ع)، روح اسلام است. شما پيكر يك انسان را در نظر بگيريد  كه هرچند زيبا باشد تا زماني كه روح نداشته باشد هيچ كاري از آن برنمي  آيد، اما زماني كه روح در آن دميده شود هزاران فعل مفيد از او سر مي زند كه  بر زيبايي آن پيكر مي افزايد و در واقع به آن جان و ارزش مي دهد.
شما  به واقعه تاريخي نيشابور و حديث سلسلة الذهب نگاه كنيد، حضرت در آنجا در  حضور بيست هزار كاتب به ولايت به عنوان شرط پذيرش توحيد اشاره مي كنند، در  نگاه امام رضا(ع) ولايت و توحيد رابطه اي دو سويه و تنگاتنگ دارند و از هم  جدا شدني نيستند.
گفتني است، علماي اهل سنت علاوه بر روايت حديث غدير  در صحاح سته، كتب مستقلي درباره غدير نوشته اند، از جمله مي توان به طبري  مورخ اشاره كرد كه در جلد 28 كتاب خود به سند حديث غدير و راويان آن اشاره  كرده است.
* آيا اين اشتراك در بيان حديث غدير را مي توان مبناي وحدت امت اسلامي قرار داد؟
**  يك دين بايد حافظ و راهبر داشته باشد، نمي توان گفت دين اسلام تنها صراط  مستقيم است و آن وقت نياز به نقطه اتصال مردم به راه مستقيم نداشته باشد.
«شهرستاني»  صاحب ملل و نحل از علماي بزرگ اهل سنت مي گويد: هيچ اختلافي بين مردم به  اندازه اختلاف بر سر امامت نيست. و همه شمشيرها بر سر همين اختلاف كشيده  شد. درحالي كه پيامبر(ص) صريحا قرآن و اهل بيت را تنها راه نجات از ضلالت  معرفي مي كنند.        

     ما در بيان قضيه وحدت اسلامي نبايد به دنبال اختلافها بگرديم. دنياي اسلام  در جهان امروز نيازمند يكپارچگي و اتحاد بر سر مشتركات است. درغير اين صورت  نمي توانيم مشكلاتي كه درامت اسلامي ريشه دوانده را درمان كنيم، دنياي  اسلام امروز بيش از پيش به وحدت و انسجام نياز دارد. مسلمانان بايد بيدار  باشند و بدانند كه هر ضربه اي كه به يكي از اين بدنه واحد وارد شود، همه  اعضا را در برخواهد گرفت، بنابراين نبايد به دنبال ريشه دواندن در حوزه هاي  اختلاف همت گماشت، بلكه به عقيده من علماي مسلمان بايد به دنبال يافتن  راهي براي پر رنگ كردن اشتراكات باشند.همان گونه كه پيامبر با ابتكار خود  راه همدلي و يكي شدن را به مسلمانان آموختند ما نيز امروز نيازمند روشهاي  ابتكاري با تاسي به سيره پيامبر هستيم.واقعه غدير خم به عنوان يكي از  مشتركات جهان اسلام مي تواند محور اين وحدت قرار گيرد تا آنچه حق امت واحده  اسلامي است محقق شود. با اين همه تأكيد فراوان كه قرآن بر مسأله وحدت  اسلامي و اتحاد دارد ، لكن از اين نكته نبايد غافل بود كه وحدت، محور مي  خواهد و هرگز قرآن صامت به تنهايي نمي تواند محور وحدت باشد. زيرا به تعبير  امام علي(ع) قرآن وجوهي دارد كه مي تواند لفظ آن را بر هر يك از آن وجوه  حمل كرد. پس بايد قرآن ناطق كه همان امام(ع) است، در كنار قرآن صامت باشد  تا در موارد اختلاف ، بيانگر حق و حقيقت باشد .
* راههاي عملي دستيابي به وحدت در جوامع اسلامي چيست؟
**  امام علي(ع) در لحظات آخر زندگي مباركشان به فرزندان خود و اطرافيان و  مردم توصيه كردند كه تقوا و نظم و اصلاح ذات البين را كه همان وحدت و  انسجام و همبستگي بين مسلمانان است فراموش نكنند. ايشان تاكيد داشتند كه من  از پيامبر شنيدم كه اصلاح ذات البين از يكسال نماز و روزه بالاتر است.
درحال  حاضر كه دنياي كفر كمرهمت به نابودي اسلام بسته، مسلمانان وظيفه اي جز حفظ  وحدت وانسجام خود براي مقاومت ندارند.مهمترين عامل در روند جدايي ميان امت  اسلامي، تلاش دشمنان مسلمانان است كه درصددند تا با دامن زدن به اختلافها و  درگير نمودن آنان با يكديگر فرصتي براي سودجويي و استعمار طلبي خود مهيا  كنند.
در اين آشفته بازار براي پيروزي امت اسلامي و عبور از اين بحران  بزرگ مي بايد به انسجام ميان مسلمانان انديشيد و بيش از هر چيز منافع اسلام  را مدنظر قرار داد و در اين راستا تفاوت در مذهب و اجتهاد مي تواند موجب  غناي انديشه مسلمانان شود، زيرا وقتي هدف انسجام اسلامي باشد، ديگر تعرض به  اقليتهاي ديني، معني ندارد، زيرا همه مسلمانان چنان پيوندي با تعاليم  آسماني اسلام خورده اند كه اساس هويت فرهنگي شان ويژگي اسلامي يافته است.  بنابراين وحدت اسلامي برمبناي مشتركات بهترين راهي است كه در اين مسير به  ما كمك خواهد كرد و تمسك به ريسمان محبت اهل بيت پيامبر روشن ترين راهي است  كه نبي مكرم فرا راه ما قرار داده اند.