به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، در قرآن و روایت نبوی راز بعثت پیامبر خاتم(ص) اتمام مکارم اخلاق و نبیمکرم «اسوه حسنه» معرفی شده است. این ویژگی حضرت رسول در منابع شیعه و سنی در پوشش حدیثی نقل شده است.
یکی از معروفترین کتب تاریخی که نگاه تحلیلگرایانه به منابع روایی دارد «الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص)» اثر علامه سیدجعفر مرتضی عاملی(ره)، مورخ و نویسنده شهیر لبنانی است. مجموعه ۳۵ جلدی الصحیح که به زعم برخی یکی از بهترین سیرههای نبوی تاکنون است و منبع اصلی در سیرهنگاری برای پیامبر(ص) معرفی شده، دو مرتبه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را از آن خود کرده است، هر چند نویسنده فقید این اثر گرانسنگ سه جایزه کتاب سال ایران،کتاب سال ولایت، کتاب سال رضوی، کتاب سال حوزه و جایزه فارابی را دریافت کرده است.
نویسنده الصحیح با نگاهی ویژه و خلاقانه به موضوع اسوه حسنه بودن پیامبر در کتاب خود نگریسته است.
حجت الاسلام سید محمد مرتضی عاملی، فرزند علامه، پژوهشگر و مدیر عامل مؤسسه تنظیم و نشر آثار علامه سیدجعفر مرتضی(ره) در گفت و گو با جامجم سیره اخلاقی نبوی را از دل یک کتاب به تصویر کشیده است.
پیامبر (ص) و معجزه اخلاق سیره اخلاقی پیامبر خاتم(ص) در الصحیح چگونه به تصویر کشیده شده است؟
باید در این باره در دو زمینه صحبت کرد: نخست: آراستهبودن نبیا... به حسنخلق و اخلاقمداری پیامبر(ص) و التزام حضرت به اخلاق و رفتار نیکو، دوم اخلاقآموزی رسول خاتم(ص) به جامعه بشری.
علامه با چنین شناختی از حضرت محمد(ص) سراغ نگارش الصحیح رفته و در همان گام نخست با مطرح کردن این پرسش که «اتری هذاهو الرسول: آیا این همان پیامبر است؟» سراغ وجدان انسان میرود تا برخی روایتهای تاریخی را که در متون قدیم به پیامبر(ص) نسبت داده شده، با موشکافی و دقت بیشتری مورد مطالعه قرار دهند.
به عنوان مثال افسانه غرانیق، داستان حدیث إفک و داستان زینب بنت جحش همگى جزو مواردی است که تاریخ پیامبر باید از آن پالایش شود؛ چون هیچ مبنایى نداشته و نسبتى با حقیقت و واقعیت ندارند. در کمال تأسف همین موارد مبناى تألیف کتاب «آیات شیطانى» سلمان رشدی بود. بنابراین مبنای اصلی در بیان سیره اخلاقی پیامبر در الصحیح رفع نسبتهای ناروا از شخصیت اول جهان اسلام است.
نگرش نو و منحصر به فرد علامه در پرداختن به مکارم اخلاق پیامبر در این اثر را در نشر معارف نبوی چه اندازه موثر میدانید؟
علامه محقق(ره) در خصوص تاریخنگاری درباره پیامبران و اوصیا(ع) معتقد بود نگارش زندگی آنها پرداختن به حوادثِ صرف نیست بلکه در حقیقت مجموعهاى از تعالیم، سیاستها، اخلاق، فقه، اعتقادات و تفسیر است و از همین جهت با تاریخ پادشاهان یا جنگها تفاوت اساسى دارد.
به همین دلیل علامه میگفت براى بازتاب تاریخ وزندگی پیامبر نباید به سیرهنویسى اکتفا کرد؛ چراکه بیان هرگونه حرکت، مذاکرات و جنگهاى پیامبر(ص) مفاهیمى را در بر داشتهاست که میتواند در اعتقادات، فکر و احکام و حب و بغضهاى مردم اثرگذار باشد. از نظر علامه، تاریخ زندگی پیامبر(ص) کل علوم اسلامی است.
براى پرداختن کامل و جامع به تاریخ و سیره پیامبر باید به جزئیات توجه کرد. زندگى پیامبر(ص) همراه با سیاست، اقتصاد، اخلاق و اعتقادات بوده است و جزئیات میتواند مکمل آن کلیت مهم یعنى زندگى سیاسى رسول خاتم(ص) باشد. نپرداختن و بررسى نکردن این جزئیات ممکن است برداشتهاى نادرستى از سیره پیامبر صلىا... علیه و آله بشود؛ لذا ایشان سعى کرد با تألیف کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص) مانع بروز این اشتباهها شود.
آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) اتمام مکارم اخلاق را راز بعثت پیامبر(ص) میدانند. مقصود از اخلاق در این روایات چیست و چه ارتباطی با اسوه حسنه بودن پیامبر پیدا میکند؟
فکر میکنم علامه به درستی به این پرسش پاسخ دادهاست آنجا که میگوید: بسیارى از اندیشمندان بر این باورند که ارائه یک تعریف دقیق از اخلاق و بازشناسى حوزه اخلاقیات، ما را در این زمینه یارى میکند.
آنان عقیده دارند دو ابهام در این زمینه وجود دارد؛ از یک سو تعریف و نگرش محدودى که در فرهنگ عمومى ما در مورد اخلاق و اخلاقیات وجود دارد، از سوى دیگر نبود تناسب ظاهرى میان این حدیث ـ که هدف بعثت فقط اخلاقیات بوده ـ با محتواى دینى که براى سیاست، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و... قانون و برنامه دارد و مدعى است تا قیامت میتواند جوامع بشرى را اداره کند و زندگى بشر را سامان دهد. در این زمینه باید گفت مکارم اخلاق در قرآن و در اصطلاح ائمه(ع)شامل همه احکام، اعم از احکام قضایى و کیفرى و مدنى و مسائل اجتماعى در کنار اعتقادات و مسائل اخلاقى و فردى میشود.
خداوند در آیه ۱۳۷ سوره شعرا میفرماید: إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلینَ. در این آیه اعتقادات به وصف خلق یعنى به عنوان اخلاق مطرح میشود.
همان طور که ملاحظه میکنید اخلاق در قرآن و نزد اهلبیت (ع) فقط به معناى نوعى آراستگی برخوردها و رفتارهاى شخصى مانند خوشرویى، صبر، متانت، سعه صدر، پرهیز از رذائلى چون حسد، بخل و کینهتوزى نیست؛ چون این یک نوع تنگ نظری است و نه تنها اخلاقیات را بسیار محدود میسازد، بلکه دامنهای گستردهتر دارد و شامل همه ابعاد زندگی میشود.
علامه به آیه ۴ سوره قلم اشاره میکند. وَ إِنَّک لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ﴾ و به تفسیر آن در روایت میپردازد: «أَى عَلَى دِینٍ عَظِیمٍ»[بحار الانوار: ج ۱۶، ص ۲۱۰] به این معنی که دین، شامل شریعت و اعتقادات و مفاهیم و ارزشها و همه چیز است.
باید توجه کرد اخلاق بیانگر معیار و شاخص خالص ارزشهاى دینى است. این در سیره نبوى نمود واضحى دارد. ضرورت الگوپذیرى از شخصیتهاى بزرگ و الهى ایجاب همواره مورد توجه بشر قرار گیرد. به همین دلیل وقتی میبینیم قرآنکریم پیامبر(ص) را به عنوان الگو و اسوه حسنه به مردم معرفى میکند، بر این موضوع تأکید میورزد. بررسى این آیه شریفه و تأمل در آیات و روایات مربوط به مکارم اخلاق که مبین فلسفه بعثت پیامبر (ص) است و آفاق جدیدى را در حوزه سیره اخلاقی نبی مکرم اسلام برای ما خواهد گشود.
اخلاق اجتماعی و حکومتی در سیره نبوی چه تعریفی دارد؟
همه ما بر این باوریم که دین براى اصلاح همه بناهاى اجتماعى بشـر آمده است. و اگر زیربناى اخلاقی مد نظر خداوند در حیات انسان شکل نگرفتهباشد تلاش در جهت دینمدار کردن سیاست، اقتصاد و اجتماع، بینتیجه و حداقل کمبهره خواهدبود؛ اتفاقى که قرنهاست در تاریخ اسلام و جوامع اسلامى شاهد آن هستیم. بنابراین اسوه حسنه بودن پیامبر فراتر از سیره فردى ایشان است و معناى همه احکام و دستورهاى شریعت را شامل میشود؛ زیرا دین ما، یک دین جامع الاطراف است و همه مسائل زندگى بشر را در نظر گرفته است و مکارم الاخلاق بودن، این معنا را شامل میشود.
تأثیر سیره پیامبر (صلىا... علیه وآله) در زندگی مولف بزرگترین سیره نبوی چگونه بود؟
علامه محقق؛ سید جعفر مرتضی، پیامبر(ص) را اسوه و پیشوا قرار دادهبود و همراه با صبر و تحمل و پذیرش سختیهاى راه براى رسیدن به جامعه مطلوبى که مد نظر پیامبر(ص) بود، تلاش میکرد. سبک زندگی خود را از لحاظ فردی و اجتماعی با سیره و زندگی حضرت تطبیق میداد. با عمل به تکالیف دینی و اسلامی همواره سعی میکرد رفتار و گفتارش از جنس آیینه و آفتاب باشد.
با وجود جایگاه علمی والا و توجه علمای طراز جهان اسلام به شخصیت علمی ایشان، بسیار متواضع بود. با خوشرویی، صبر و سعه صدر با مراجعین و دانشجویان برخورد میکرد. در عین حال که همه عمر خود را حتی در بیمارستان صرف تحقیق و نگارش میکرد اما در مسائل اجتماعی و سیاسی بینظر نبود. جهاد علمی او در راه تبیین اندیشههای نبوی برای همگان مثال زدنی بود. با رحلتش در شب ارتحال پیامبر(ص) نامش به عنوان خادمالنبی با رسول خاتم گره خورد.
دیدگاه خود را بنویسید