گفتوگو، روش آغازین دعوت پیامبر خاتم به دین نوپای الهی بودهاست. دعوتنامههایی که از سوی حکومت مدینه و با امضای شخص اول جهان اسلام به سران سرزمینهای دیگر فرستاده شده، همگی گواه بر این موضوع است که رسولا... (ص) در دعوت به دین خود هرگز آغازگر جنگ نبودهاست و مبنای کار او دعوت، گفتوگو و پیمان صلح است. دعوت از مسیحیان منطقه نجران به اسلام نیز در همین خصوص بودهاست. نجران، منطقهای در عربستان که در مرز یمن قرار داشته و ساکنان آن عمدتا مسیحی بودهاند، دعوت پیامبر را نپذیرفتند و از پرداخت جزیه نیز سرباز زدند. از این رو به مبارزه دعایی یا همان مباهله دعوت شدند. ماجرایی که در صدر اسلام بازتاب بسیاری برای مسلمانان و پیروان سایر ادیان داشت. چرایی رویداد مباهله و اتفاقات پس از آن از شیوه برخورد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رسول خدا در دوران رسالت و حکومت دینی در مدینه پردهبرداری میکند. حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد مرتضی عاملی از اندیشمندان و محققان لبنانی در حوزه تاریخ اسلام، در گفتوگو با «جامجم» دریافت جدیدی از ماجرای تاریخی مباهله ارائه میکند. او مدیرعامل موسسه تنظیم و نشر آثار علامه سیدجعفر مرتضی(ره)، پژوهشگر تاریخ، نویسنده و کارشناس دینی است که سالهاست در حوزه تاریخ و اعتقادات شیعی فعالیت علمی دارد.
ماجرای مباهله محصول چه اتفاقی است؟
برای روشن شدن موضوع، ذکر چند نکته لازم است. اول اینکه ماجرای مباهله در مدینه رخ داد، یعنی بعد از هجرت پیامبر به مدینه که همزمان با اوج گرفتن قدرت اسلام بود. نکته دیگر اینکه رسولا...(ص) قبل از روی دادن ماجرای مباهله، به تمام سرزمینها دعوتنامهای ارسال کرده و آنها را به اسلام دعوت کرد. یکی از این نامهها به نجران فرستاده شد. باید دید این منطقه جغرافیایی چه ویژگیهایی داشته که مورد توجه نبی مکرم اسلام واقع شد. پیامبر(ص) در نامهای که به نجران میفرستد آنها را به پرستش خدای یگانه دعوت میکند نه پرستش بندگان خدا. نکته دیگر در نامه این است که به آنان فرصت میدهد در صورتی که اسلام را نپذیرند جزیه پرداخت کنند واگر نسبت به پرداخت جزیه نیز انکار دارند، جنگ رخ خواهد داد. وقتی نامه به دست بزرگان مسیحیان نجران رسید، باهم مشورت کردند که نمیتوانیم درباره این نامه نظری بدهیم، بنابراین از همه اهالی نجران دعوت میکنند تا در منطقه وسیعی جمع شوند. آن منطقه معادل حرکت یک روز اسب تندرو بودهاست که نشاندهنده وسعت زیاد منطقه تجمع اهالی نجران است. این منطقه جغرافیایی در مرز یمن شامل ۷۳ روستا بوده که ۱۰۰هزار نظامی جنگجو داشتهاست. پیامبر در این شرایط که نجران منطقه مهم و در عین حال از نظر استراتژیک، امنیتی، نظامی و اجتماعی قدرتمند است، آنان را به اسلام دعوت میکند. این نشاندهنده این است که در آن دوره اسلام از قدرت خوبی در منطقه برخوردار بودهاست. مشورت اهالی نجران به سفر بزرگان مسیحی به مدینه و دیدار با رسولا... منجر میشود. این دیدار با یکسری حواشی همراه است که اهمیت دارد. هیات ملاقاتکننده ۶۰نفر بودند. طبق نقل تاریخی حدود ۱۵نفر از آنان از اعیان قوم خود بودند. آنها با لباس فاخر و طلا درمسجد حاضر میشوند اما پیامبر آنان را نمیپذیرد تا اینکه نزد عثمان و سپس امام علی(ع) میروند و حضرت به آنها میفرمایند که بروید و لباسهایتان را عوض کنید و لباسهای ساده بپوشید. ببینید این مسأله بیانگر این است که تیپ و ظاهر کسی که میخواهد صحبت بکند باید در جلسه گفتوگو لحاظ شود.
روز بعد میآیند و بیرون مسجد نماز خود را میخوانند و سپس با پیامبر(ص) ملاقات کرده و سوالات خود را میپرسند. پیامبر اکرم(ص) به آنان میفرماید که خدا یکی است و معبودی جز او نیست و سپس مسأله بشر بودن حضرت عیسی را مطرح میکند. حضرت از آنها میخواهد خدا را اطاعت کنند. آنها میگویند سه روز به ما فرصت بدهید. در این سه روز آنها تمام ابعاد مسأله را بررسی کردند و پی بردند محمد مصطفی(ص) واقعا پیامبر است. این مسأله در صحبتهایی که بین آنان رد و بدل شد کاملا واضح است. پس از مهلت مقرر آنان گفتند ما اسلام را نمیپذیریم. در این صورت باید جزیه پرداخت میکردند. با این بیان به نوعی اعلام جنگ کردند. آنان یک لشکر ۱۰۰هزار نفری و قدرت و توانایی خوبی برای جنگ داشتند. خداوند به حضرت محمد(ص) فرمان داد با آنان مباهله کند بنابراین رسولا... (ص) خودسرانه عمل نکرد. اما وقتی آنها دیدند پیامبر با اهلبیت خود وارد کارزار مباهله شد، متوجه شدند که پشت سر محمد مصطفی(ص) خدایی هست لذا پذیرفتند جزیه بدهند زیرا میدانستند اگر مباهله را قبول کنند ممکن است در همان جلسه ازبین بروند و اگر جنگ را آغاز کنند نابود میشوند.
چرا اسلام جزیه را برای آنها قرار داد؟
جزیه مالیات نیست بلکه نوعی مثل جریمه و فراتر از مالیات است. جزیه یک علاج روانی است که اینها بعد از اینکه با ادله قاطع روبهرو شدند و از روی استکبار دعوت به حق را نپذیرفتند، به یک علاج روحی و روانی نیاز دارند؛ زیرا مستکبرند. یعنی یک مشکل درونی دارند که باید معالجه شود. جزیه یکی از راهحلها و معالجه آنها در درازمدت است. خیلی از آنها بعد از مدتی از پرداخت جزیه، مسلمان میشدند.
برگردیم به ماجرای نجرانیان، پیامبر بعد از نپذیرفتن دعوت اسلام توسط مردم آن منطقه نامهای به دستخط امیرالمومنین(ع) برای آنان میفرستد که در آن مبلغ جزیه را معلوم میکند. در این قطعنامه یا عهدنامه آمدهاست که اینها باید ۲۰۰۰ لباس بدهند؛ ۱۰۰۰ جامه در ماه رجب و ۱۰۰۰ جامه در ماه صفر و با هر جامه مقداری نقره همراه باشد. با این وجود آنها میتوانند بر دین خود بمانند و مراسم و مناسک خود را اجرا کنند. پیامبر(ص) نیز به اسقفها و راهبهای آنان کاری نداشته باشد و تغییری در سیستم برنامههای مذهبی آنان صورت نگیرد. همه این مواهب نبوی در برابر یک امر است و آن اینکه رباخواری نکنند.
اقتصاد نیز در ماجرای دعوت و پیمان با مسیحیان نجران نقش داشته است؟
بله. ببینید پیامبر به مسیحیان نجران اجازه میدهد غیر خدا را عبادت کنند که خلاف حق است، در مقابل رباخواری نکنند. مسألهای که امروزه به آن، چه در سطح داخلی و چه بینالمللی مبتلا هستیم. باید دید ربا چه آثار اجتماعی دارد که در مهمترین پیمان و دعوت الهی در نظر گرفته میشود و از آن نهی میشویم. با آنکه رباخواری ممکن بود جامعه مسیحیان را نابود کند اما آثار آن جامعهاسلامی را نیز تهدید میکرد؛ چون مسلمانان میان مسیحیان زندگی میکردند یا همسایه بودند. این اثراتش را روی جامعهاسلامی خواهد گذاشت. در روایات آمدهاست ربا نابودی ملت و سرزمین را به دنبال دارد. چون اقتصاد را متوقف میکند و ثروت در دست یک عده میماند و ثروت بسیاری از تهیدستان از بین میرود. اهمیت اقتصاد برای جامعهاسلامی آنقدر مهم است که ربا در مقابل بحث اعتقادی قرار میگیرد. خداوند نپذیرفتن یکتاپرستی اهل کتاب را در برابر نرفتن به سمت ربا قبول میکند؛ زیرا رباخواری بین آنها و به خصوص یهودیان رواج داشت و به واسطه آن، ملتهای دیگر را تضعیف میکردند.
حضور حضرت زهرا(س) به عنوان یکی از اعضای حاضر در مباهله چه پیامی داشت؟
در دعوت به مباهله رسولا... همراه نفس خود یعنی علی(ع) و حضرت زهرا و امامحسن و امامحسین (علیهم السلام) شرکت کرد. حضرت زهرا(س) به عنوان شریک رسالت در این مراسم حاضر میشود. در این ماجرا اهمیت یک زن برای حضور در جامعه و برای انجام وظیفه الهی در جامعه فهمیده میشود.
در زمانی که برای زن هیچ اعتبار و ارزشی قائل نبودند، حضور حضرت فاطمهدر دعوت به مباهله یعنی معرفی او به عنوان شریک رسالت یعنی اعتبار بخشیدن به زن در اسلام. البته در این ماجرا علی(ع) انفسنا نامیده میشود و حسنین(علیهمالسلام) با آنکه در سنین کودکی بودند، از سوی پیامبر ابناءنا یعنی پسران ما خوانده شدند. اهمیت حضور آن دو کودک در مباهله یعنی اینکه آنان باید فعال باشند و آینده جامعه را در دست بگیرند.
آیا حضور اهلبیت پیامبر در مباهله نشانه محبت خانوادگی است یا از ارزش معنوی آنها پرده برمیدارد؟
ما این را انکار نمیکنیم آنها نزد حضرت رسول علاوه بر اینکه دارای ارزش بودند، محبوبیت نیز داشتهاند اما اساس آن ارزشی که باعث شد همراه پیامبر در مباهله حاضر شوند، محبت خانوادگی نبود بلکه ارزش معنوی آنان نزد خداوند بود؛ زیرا آنان به اسلام وفادار بودند.
سبک رفتاری پیامبر (ص) در دعوت به اسلام به خصوص در ماجرای مسیحیان نجران چه درسی برای ما دارد؟
پیامبر به ما میگوید قدم اول در دعوت «گفتوگو» است. امروزه نیز دنیا دنیای گفتوگوست ولی اگر به نتیجه نرسد، باید تحریمها از سوی ما برای آنها اعمال شود نه از سوی آنها بر ما.
گفتوگو همان دعوت است. اینکه برخی خرده میگرفتند چرا میخواهید انقلاب را صادر کنید و آن را در جهان گسترش دهید، خلاف این روش پیامبر است؛ زیرا روش رسولا... دعوت همگانی است. اگر ما زمانی به این قدرت دست پیدا کنیم که دیگران را به اسلام دعوت کنیم باید دعوت را با حکمت و عقلانیت انجام دهیم. در مرحله بعد باید تعاملات را با دشمن کاهش دهیم.
نازلی مروت
منبع: روزنامهنگار
دیدگاه خود را بنویسید