امروزه شما شاهد اىجاد اغتشاش فكرى توسط رسانه هاى جمعى و ارتباطى وابسته به دولتهاى غرب هستىد كه در فكر، تعقل و شعور مردم هم بى اثر نىست و ... بنابراىن ما ناگزىر به اثبات عقلانى داشتههاى اعتقادى خود هستىم؛ لذا بهرهمندى از همان شىوهاى كه امام رضا علىه السلام در مقابلهى فكرى با جهان مسىحىت و ىهود به كار بردند و ىا در قبال زنادقه و ساىرىن بهره جستند، مىتواند به ما كمک كند.
برخى، اىدهى تقرىب بىن ادىان را باطل و تحقّق آن را باطل مىپندارند؛ اما واقعىات تارىخى جهان اسلام از امور دىگرى پرده بر مىدارد. فرآىند مناظره دربارهى موضوعى خاص، بر پاىهى خرد و زبان مشترک استوار است. ىعنى تا وقتى که دو طرف مناظره، فهم مشترکى از موضوع بحث، در ذهنشان نداشته باشند، نمىتوانند دربارهى آن به تبادل نظر بپردازند. از آن جا که شرىعت اسلام به گفت و گو و تبادل آراء اهمىت خاصى مىدهد، در همهى ادوار، باب مناظره با دىگران را گشوده است.
امام رضا علىه السلام که مىتوان از اىشان به عنوان سردمدار اىن حرکت فرهنگى جهان اسلام ىاد کرد، با پذىرش شرکت در مناظرات سران ادىان در دربار مأمون اثبات کرد که ادىان مختلف، معارف مشترکى دارند که با مطرح کردن آن مىتوان باب گفت و گو را گشود و حق و باطل را از ىکدىگر تمىىز داد.
به گزارش سروىس دىن و اندىشهى بىباک، علامه سىد جعفر مرتضى العاملى، مورخ و اندىشمند لبنانى، رواىت دىگرى از مناظرات حضرت رضا علىه السلام دارد که در پى مىآىد.
[آغاز گفت و گوی بین ادیان از زمان پیامبر ’]
پرسش: اگر ماىل باشىد، بحث را با بىان سابقهى تارىخى مناظره و گفت و گو در اسلام آغاز کنىم.
پاسخ: گفت و گوى بىن ادىان از زمان پىامبر اعظم صلّى الله علىه و آله و ماجراى مباهله آغاز شده است. مباهله از جمله قضاىاى تارىخى معروف صدر اسلام است که درآن، بىن پىامبر صلّى الله علىه و آله و سران مسىحىت، مناظرهاى صورت گرفت و در نهاىت به مباهله ختم شد.
علت اىن امر هم عدم پذىرش استدلالات منطقى و عقلى اسلام و رهبرِ آن توسط رهبر مسىحىت بوده است. به عبارت دىگر عناد، مانع پذىرش حقىقت توسط آنان شد. به همىن دلىل خداوند دستور به انجام مباهله داد تا آنان در مقابل واقعىات قرار بگىرند. مسىحىان نه حق را پذىرفتند و نه مباهله را.
پس از اىن ماجرا ىهودىان مدىنه نزد پىامبر مىآمدند و سؤالاتى را مطرح مىنمودند. علاوه بر مدىنه، اقلىتهاى مذهبى و دىنىِ ساىر شهرهاى عربستان و حجاز نىز نزد رسول الله صلّى الله علىه و آله مىرفتند و به بحث و مناظره مىپرداختند.
اىن روىه در دورههاى خلفاى پس از پىامبر نىز ادامه داشته است.
[شیوهی پاسخگویی پیامبر ’ و ائمه ^]
پرسش: شىوهى پاسخگوىى در مناظرات پىامبر صلّى الله علىه و آله و ائمه علىهم السلام چگونه بوده است؟
پاسخ: وقتى قرآن مى فرماىد﴿إِنَّ مَثَلَ عىسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ﴾([1]) اىن ىک استدلال عقلى، وجدانى و فطرى است. بنابراىن قرآن کرىم و شارع مقدس از همان ابتدا، عقل و فطرت و وجدان را مبناى مناظرات قرار دادهاند. در واقع تکىهى اسلام از ابتدا بر مناظرهى عقلى استوار بوده است.
[تیکهی اسلام بر عقل و بدیهیات اولیه]
اسلام از ابتدا بر مبناى فطرت و عقل شکل گرفت و تکىهى مناظراتش بر عقل و بدىهىات اولىه نىز بر همىن اساس است. اىن برخوردِ اسلام و تکىه بر عقل در گفت و گوها تنها با اهل کتاب و صاحبان ادىان الهى نبوده است؛ بلکه با مشرکان و کفار نىز همىن اصل رعاىت شده است.
درساىر ادوار مثل دوران حىات حضرت على علىه السلام و ساىر ائمه علىهم السلام نىز بحث مراجعهى بزرگان و رهبران ادىان به پىشواىان اسلام و پاسخهاى متىن عقلانى آن بزرگواران وجود داشته است.
[علت شکلگیری مناظرات پس از پیامبر ’]
اىن مراجعات، علل مختلفى داشته است. ىکى از مهمترىن علل شکلگىرى اىن مناظرات، حکومتهاى وقت بودهاند. در دورهى اموىان و عباسىان، حکام سعى بر ترجمهى متون فلسفى ىونان و ... داشتند؛ به خصوص در دورهى بنى عباس، سىاست بر اىن نهاده شد که به ترجمهى متون بىگانه اتّکا شود و هىاهوى علمى ـ سىاسى برپا مىکردند.
[روش ائمه ^]
ائمه علىهم السلام در مقابل اىنگونه حرکات، روش عقلانى در پىش گرفتند و سعى داشتند آنچه که مورد قبول اسلام است و منافاتى با احکام عقل و فطرت و دىن و حقاىق واقعى ندارد را براى مردم تشـرىح نماىند و در واقع، معىارهاى واقعى را در اختىار مردم قرار دهند تا آن معىارها بر علوم وارداتى جهان اسلام و آنچه در درون نظام اسلام تولىد مىشود، حاکم باشد.
در واقع براساس اىن معىارها است که صحت و سقم آنچه تحت لواى علم عنوان مىشود مشخص مىگردد. ائمهى معصومىن علىهم السلام حقاىق را به دست مردم و علما دادند و آنان را به سمت واقعىات، فطرت، دىن و عقل رهنمون ساختند.
[روش سایر ادیان در اثبات حقانیت خود]
پرسش: ساىر ادىان در تبىىن و اثبات حقانىت خود از چه ابزارى بهره مىجستند؟
پاسخ: ساىر ادىان براى اثبات حقانىت خود از موضع بالا و فوق بشرى استفاده مىکنند. به عنوان مثال نصرانىت مىگوىد: حقىقت، همان است که ما مقرر کردىم و شما حق تفکر و وارد کردن شبهه و اشکال را ندارىد و باىد بدون دلىل، آنچه را که در دىنمان مطرح کردهاىم بپذىرىد. اما آىات قرآن از همان اولىن آىات، انسان را به طرف دلىل و حجت و عقل هداىت مىکند. آىهى ﴿إِنَّ فى ذلِكَ لَآىاتٍ لِقَوْمٍ ىتَفَكَّرُونَ﴾([2]) و ... دلىل بر اىن ادعا است. در جاى دىگر مىفرماىد: ﴿قَدْ تَبَىنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي﴾([3]) و مىفرماىد: ﴿فَمَنْ شاءَ فَلْىؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْىكْفُرْ﴾([4]). اىن مسأله به حدى روشن است که جاى تردىد باقى نمىگذارد. پس مبناى اسلام بر اىن است که باىد حق و باطل روشن شود. اما در ساىر ادىان اىن گونه نىست که حق و باطل روشن شود؛ بلکه ما باىد فکر کنىم و شما قبول کنىد، بدون آن که حق چون و چرا داشته باشىد.
[روش اسلام در اثبات حقانیت خود]
به عبارت دىگر، اعتقادات در اسلام چىزى جداى از واقعىات نىست. اسلام سعى مىکند مسائل ذهنى و فکرى را به واقعىاتی عملى تبدىل کند. مسائلى نظىر توحىد، معاد، امامت، شفاعت و نبوت و هر چه از مقولهى اعتقادات است را از داىرهى ذهن خارج میکند و در متن زندگى مردم جارى مىسازد؛ ىعنى اىن اعتقادات باىد با حرکت و کار و زندگى انسان ارتباط پىدا کند. پس اعتقادات، ىک امر منفصل از زندگى نىست؛ بلکه در اصلِ زندگى اثر دارد و اعتقادات است که زندگى ىک شخص را به هدف معىنى هداىت مىکند و وقتى هدف ىک شخص در زندگى مشخص شد ابزار رسىدن به آن هم معىن خواهد شد و با دىگرى متفاوت مىگردد و متناسب با آن هدف خواهد بود.
[تفاوت اعتقادات در اسلام و سایر ادیان]
بنابراىن، معلوم مىشود که اعتقادات، نقشی اساسى در زندگى مردم و حرکت فعلى و خارجى اعمّ از تجارت، ارتباطات، ارتباط با محىط اطراف و اشخاص دىگر و ... دارد. در آىات قرآن به اىن امر اشاره شده است: ﴿لَوْ كانَ فىهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللهُ لَفَسَدَتا﴾([5]). در اىن آىه، عامل فساد در زندگى، شرک دانسته شده است؛ پس توحىد با صلاحِ زندگى بشـر و حىات معنوى او ارتباط تنگاتنگى دارد. اىن آىه نشان مىدهد خداوند مىخواهد اعتقادات را از ىک امر ذهنى به ىک حرکت عملى تبدىل نماىد؛ در حالىکه در ساىر ادىان، دربارهى اعتقادات اىنگونه تصورى موجود نىست و اعتقادات هر شخص به خود شخص مربوط است و تأثىرى در زندگى بىرونى او ندارد. لذا همىشه اىن تصادمات بىن تفکر اسلامى نسبت به امور اعتقادات با دىگران وجود دارد. چون توحىد در اسلام هم عملى است و هم قلبى؛ اما در ساىر ادىان، توحىد تنها ىک امر قلبى است.
[ماهیت مناظرات حضرت رضا ×]
پرسش: با توجه به دىدگاه اسلام نسبت به مسائل اعتقادى، ماهىت مناظرات حضرت رضا علىه السلام را تبىىن نماىىد.
پاسخ: براى پاسخ به اىن سؤال باىد مفاد سخنان امام علىه السلام به زنادقه و اهل کتاب را بررسى کنىم. به عنوان نمونه؛ حضرت مردم را به پرستش و اعتقاد به ىک پروردگار دعوت مىکند و با استدلال، به اثبات وجود آن مىپردازد. اىشان علاوه بر استدلالات خود، با عمل و رفتار توحىدى، مردم را به انتقال اعتقادات ذهنى به عملى دعوت مىکردند.
در واقع، ماهىت مناظرات حـضرت بىشتر اعتقادى است؛ آن هم اعتقاد از سنخى که مورد پذىرش اسلام است؛ ىعنى اعتقاد در فکر و عمل.
[اصل مشترک در تمام مناظرات]
پرسش: شىوهى مناظرات امام علىه السلام چگونه بوده است؟ آىا با توجه به روىکردهاى عقلانى عصرِ امام، استفاده از مبانى عقلاىى بىشتر دىده نمىشده است؟
پاسخ: ىک اصل در مناظره وجود دارد و آن اىنکه نمىشود با هىچ فردى مناظره کرد مگر اىنکه مشترکاتى بىن افراد وجود داشته باشد. به عبارت دىگر هر انسانى حتى اگر بخواهد از دىگرى سؤالى داشته باشد، باىد ىک امر مشترک بىن آنها وجود داشته باشد و از آن نقاط مشترک براى رفع مجهولات استفاده شود. در واقع باىد از مشترکات براى رسىدن به اختلافها و رفع آن حرکت کرد.
اىن، ىک اصل مشترک در همهى مناظرات است. بنابراىن ائمه علىهم السلام در هنگام مناظره با دىگران از همىن روش استفاده مىکردند و از نقاط مشترک بىن الأدىانى براى رفع اختلافهاى فکرى و اعتقادى بهره مىجستند و از موضع فکرى خودِ آنها به بىان اشکالات اعتقادىشان مىپرداختند.
[رویهی حضرت رضا × در مناظرات]
اىن شىوهى مناظره، شىوهى عقلاىى است. روىهى امام رضا علىه السلام در مناظراتش اىن نىست که اعتقادات اسلام را براى طرف مقابلِ حق، بالقوّه فرض کند؛ بلکه از طرىق استدلال عقلى و بر اساس مشترکات اعتقادى و دىنى به رفع اشکالات و اثبات حقانىت اسلام مىپرداختند؛ زىرا بدون تعقل نمىتوان تناقضات بىن ادىان را رفع نمود. اىن شىوه، ىک روش ضابطهمند در مناظرات است و غىر از اىن، مناظرات راه به جاىى نخواهد برد.
در واقع حضرت رضا علىه السلام در مناظرات خود با سران ادىان به دنبال برترىجوىى نبودند و با استفاده از عنـصر عقل و منطق به اثبات حقانىت اعتقادات اسلامى مىپردازند.
[هدف مأمون از برگزاری مناظرات]
نکتهى مهمى که در اىن مناظرات قابل توجه است هدف از برگزارى اىن مناظرات توسط مأمون است. او و اطرافىانش مىخواستند با برگزارى اىن مناظرات، مردم و ذهن عموم جامعه را به اىن مباحث مشغول کنند، به طورى که مردم در ىک وادى و حاکم در وادى دىگر باشد؛ چون در اىن صورت، حاکم خىلى راحتتر مىتواند به مقاصد خودش برسد. در واقع ىک سرى هدفهاى سىاسى در پس برگزارى اىن مناظرات وجود داشته است.
[خنثی کردن نقشههای مأمون]
حضرت رضا علىه السلام با شرکت در اىن مناظرات و بهرهمندى از احاطهى کامل بر مبانى شرىعت اسلام و اعتقادات طرفىن مقابلش، داىرهى اىن بازى سىاسى را به شکلى دىگر و به سمت دىگرى چرخاند و به جاى اىنکه اىن مناظرات، سبب اخلال و اغتشاش فکرى جامعه شود، باعث تقوىت علمى علماى اسلام شد و اىن مشخص مىکند که امام علىه السلام توانستند نقشهى شوم مأمون را خنثى کنند.
همچنىن باعث تقوىت سطح فکرى جامعه شدند که اىن به ضرر هدفهاى سىاسى عباسىان بود.
وقتى امام رضا علىه السلام اىن مناظرات را انجام دادند، مأمون متوجه شد که خلاف انتظاراتش، امام علىه السلام به هدفهاى خود دست ىافته و سطح اطلاعات مردم و التفات آنان به مسائل اعتقادى بالا رفته است؛ زىرا پیشتر اىنگونه استدلال عقلى به منظور رفع شبهات براى مردم تبىىن نشده بود و ممکن بود که آن شبهات را براساس دانستههاى قبلى خود بپذىرند ىا رد کنند؛ چون استدلال عقلى بر آنها حاکم نبوده است. اما در زمان امام رضا علىه السلام تفکر، داراى ضابطه و قاعده شده بود و در واقع تفکر ضابطهمند، معىار تشخىص حق و باطل قرار گرفته بود و اىن به نفع اسلام ختم شد.
[استفاده از شیوهی حضرت رضا × در روزگار کنونی]
پرسش: آىا شىوهاى که امام رضا علىه السلام براى انجام گفت و گو با رهبران ساىر ادىان در قرنها قبل براى اثبات حقانىت اسلام و روشنگرى به کار مىبردند، در جهان امروز هم که مسلمانان از نظر سىاسى در مهجورىت قرار گرفتهاند و به لحاظ فکرى و فرهنگى مورد تهاجم جهان غرب واقع شدهاند، کاربرد بىرونى و عملى دارد؟
پاسخ: امروزه شما شاهد اىجاد اغتشاش فکرى توسط رسانههاى جمعى و ارتباطى وابسته به دولتهاى غرب هستىد که در فکر، تعقل و شعور مردم نىز بىاثر نىست و شبهاتى که توسط آنان به فکر مردم تزرىق مىشود تا اندازهى زىادى اثر خودش را گذاشته است.
بنابراىن ما ناگزىر به اثبات عقلانى داشتههاى اعتقادى خود هستىم؛ لذا بهرهمندى از همان شىوهاى که امام رضا علىه السلام در مقابلهى فکرى با جهان مسىحىت و ىهود به کار بردند و ىا در قبال زنادقه و ساىرىن از آن بهره جستند، مىتواند به ما کمک کند تا معىارهاى تفکر و تعقل ضابطهمند را در جهان امروز بسط دهىم.
و اگر همانطور تسلىم شوىم و تعصبگونه برخورد کنىم، راه به جاىى نخواهىم برد.
[علم لدنّی وعلم عقلا]
پرسش: بحث دىگرى که مطرح است بحث احاطهى امام رضا علىه السلام به مبانى فکرى طرفىن مقابل خود است و به عبارت دىگر، اىشان نسبت به فرهنگ جهانىِ آن روز، آگاهى کامل داشتند. اىن امر چه اندازه در موفقىت اىشان مؤثر بوده است؟
پاسخ: اىن مسأله از دو منظر قابل بررسى است:
ىکى اىنکه حضرت رضا علىه السلام به عنوان امام نزد ما مطرح هستند و بر همهى آنچه در عالم هست، احاطه دارند که از آن به علم لَدُنّی امام تعبىر مىشود.
دىگر اىنکه امام علىه السلام ىک انسان کامل است؛ ىعنى معىارهاى صحىح نزد او است. رفتارهایش بر اساس حکمت است. هدفش در مسىر زندگى مشخص است و ... اىنها مسائلى است که احتىاج به علم لدنى ندارد؛ اما برخى مسائل وجود دارد که معىارها را مشخص مىکند که حق و باطل چىست و توسط علم خاص الهى فهمىده مىشود. لذا اىن مناظرات بر هر دو بخش از علم امام استوار است. برخى از آنان بر علم لدنى امام استوار است و برخى بر علم عقلا و اهل علم.
[غلبهی حضرت رضا × بر فلسفهی یونان]
پرسش: گفته شده است: بهترىن دورهى گفت و گوى ادىان، دورهى حضرت رضا علىه السلام است؛ چون اىشان توانستند با بهرهگىرى از موقعىت سىاسى به وجود آمده و فضاى باز سىاسى، به بىان و انتشار فرهنگ اسلام دست بزنند. آىا جهان آن روز از روشنگرىهاى امام علىه السلام بهرهمند شد؟
پاسخ: جهان در آن روز، دو قسمت داشته است:
1. جهان اسلام.
2. ادىان دىگر؛ به خصوص ىونان که پرچمدار علم و فلسفهى غرب بوده است که آنها هم همچون مسلمانان، داراى معرفت و معىارهاى علمى و دىنى بودهاند.
اىن مناظرات فرصتى شد تا بىن اىن معارف و معىارها بحثى صورت بگىرد و نقاط افتراق آن، مورد ارزىابى طرفىن واقع شود.
نکتهى دىگر اىنکه بخش دوم جهان آن روز که همان دنىاى غىر اسلام است شمولىت معارفى، عقىدتى، فرهنگى و فکرى اسلام را نداشته است. تنها برگ زرىنى که در دست آنها بوده طب و فلسفه ىونانى است؛ اما در امور تمدنى، حرفى براى گفتن نداشتند.
لذا به نظر مىرسد امام رضا علىه السلام در اىن جلسات، نقاط ضعف و قوت اعتقادات و علوم معارفى آنها را بىان داشتند. نکتهى مهم اىن است که امام، آنها را در فلسفه که نقطهى اتکاء آنان بود مغلوب کرد.
[پیروزی امام رضا × در مناظرات، بازتابی نداشت]
با اىن همه، چون وسایل ارتباط جمعى و رسانهها به شکل امروزى در آن اىام وجود نداشته، پىام پىروزى امام علىه السلام در مناظرات آنگونه که باىد، بازتاب نداشته است؛ به خصوص که بىان و اطلاعرسانىِ اىن پىروزىها براى دستگاه خلافت مأمون با آن هدفهاىى که او دنبال مىکرد، چندان همخوانى نداشت. اما اىن پىام، سىنه به سىنه و نسل به نسل تا امروز حفظ شده و آثار و برکات آن در متون علمى امروز ما به چشم مى خورد.
([1]) سورهى آل عمران: آىهى 59.
([2]) سورهى رعد: آىهى 3.
([3]) سورهى بقره: آىهى 256.
([4]) سورهى کهف: آىهى 29.
([5]) سورهى انبىاء: آىهى 22.
منبع: پايگاه تخصصى امام رضا عليه السلام. مصاحبهکننده: طیبه مروت.
دیدگاه خود را بنویسید