وحدت، به عنوان استراتژىک­ترىن واژه در ادبىات اسلامى از صدر اسلام تاكنون همواره مورد توجه بزرگان و اندىشمندان جهان اسلام بوده است.

بنىان‌گذار وحدت شخص پىامبر صلّى الله علىه و آله بودند و در طول تارىخ نىز همواره اندىشمندان فهىم مسلمان كه به پاىان بخشىدن به حضور استعمار در دنىاى اسلام معتقد بوده­اند، به اشكال گوناگون و با طرح نظرىات مختلف، سعى در ىافتن و نشان دادن راهى روشن در اىن وادى بوده­اند و تأكىد همگى بر تقوىت نقاط اشتراک و پرهىز از بزرگ­نماىى اختلافات بوده است.

با توجه به ضرورت وحدت در دنىاى اسلام كه هر روز تهاجمات استكبار بىش از گذشته و در ابعاد بزرگ‌تری دامان آن را فرا مى گىرد، به بررسى اىن مهم پرداختىم.

علامه سىد جعفر مرتضـى العاملى، عضو شوراى عالى مجمع جهانى اهل‏بىت علىهم السلام و نوىسنده و مورخ شهىر لبنانى كه تألىف اثر ارزشمند «الصحىح من سىرة النبي الأعظم صلّی الله علیه و آله» را در كارنامه­ى علمى خود دارد و تا كنون دو دوره، برگزىده­ى كتاب سال جمهورى اسلامى شده است، در گفت و گوى پىش رو به بىان جاىگاه غدىر در وحدت اسلامى پرداخته است كه در زىر مى‏‌آىد:

[اهتمام پیامبر ’ به وحدت مسلمانان]

پرسش: دىدگاه قرآن، شرىعت اسلام و شخص پىامبر اعظم صلّى الله علىه و آله درباره­ى وحدت چىست؟ 

پاسخ: بهترىن مطلبى كه نشان­دهنده­ى اهتمام پىامبر صلّى الله علىه و آله به وحدت امت اسلامى است، مسأله­ى عقد برادرى بىن مسلمانان در سال اول هجرت است. در اىن روىداد تارىخى ـ فرهنگى، پىامبر صلّى الله علىه و آله بىن مهاجرىن و انصار و انصار با ىکدىگر، عقد برادرى بستند و اىن عقد بر روى دو اصل بسته شد؛ ىكى اىنكه اىن برادرى باىد بر حق استوار باشد و اصل دوم، مواسات است. مواسات ىعنى اىنكه هر چىزى براى خود مى­پسندى براى دىگران هم بپسندى. اىن دو اصل، پاىه‌هاى برادرى‌ای بود كه پىامبر صلى الله علىه و آله بسته بودند.

اىن دو اصل نشان مى­دهد كه وحدت مسلمانان، ىک امر ضرورى است؛ چون مسلمانان در آن عصر از طبقات مختلف و نژادها و فرهنگ‌هاى مختلف بودند.

 در آن جمع عالم و جاهل، فقىر وغنى و عشاىر و شهرنشىن و عرب و عجم حضور داشتند. بنابراىن مسلمانان باىد در مواجهه­ با دنىاى شرک و كفر متحد باشند تا در برابر تنگناها و مشكلات درونى و بىرونى مقاومت كنند و جامعه­ى تازه تأسىس اسلامى با معضلات درونى و بىرونى مواجه نشود. 

اىن اقدام پىامبر صلّى الله علىه و آله حاكى از اىن مسأله بود كه جماعت مسلمانان به یکدیگر احتىاج دارند. اىن احتىاج در همه­ى مواضع زندگى اعم از غم وشادى و مشكلات و آسانى­ها مطرح بود. با توجه به اىن اختلاف و عدم تباىن در فرهنگ­ها پىوندشان ضرورى بود به خصوص در آن زمان كه قبىله­گرى وعشىره­پرستى زىاد بود.

[حق، میزان وحدت]

اىن الگوى وحدت اسلامى بود كه به ابتكار پىامبر صلّى الله علىه و آله صورت گرفت. وقتى حق، مىزان باشد تباىن بىن گروه­ها و اختلاف­هاى فرهنگى و نژادى در روابطشان تأثىرى نخواهد گذاشت. در غىر اىن صورت چون مصالح، متضاد مى­شود، باعث بروز اختلاف­هاىى در مراودات اجتماعى خواهد شد. 

زمانى كه مشكلات فراوان شد، نىاز به ىک راه حلى براى رفع آن است كه اىجاد رابطه­ى دوستانه بر مدار حق، بهترىن روش در رفع اىن مشكل است. حق، ىک واقعىت مشترک بىن همه­ى ملت­ها است. به عبارت دىگر حق، ىک اصل مشترک بىن همه­ى فرهنگ­ها است. 

لذا اىن اختلافِ دىدگاه­ها به ىک مرجعىت نىاز دارد تا اىن نزاع­ها را طبق اىن قاعده حل كند و پىامبر صلّی الله علیه و آله هم فرمودند كه حق، براى همه، مىزان است؛ ولى از برخى جهات، اىن اجتماع غىر متجانس در مشكلات و گرفتارى­ها به ىكدىگر احتىاج دارند و هر كسى نمى­تواند تنها به خودش متكى باشد و خود را بى­نىاز از دىگران بپندارد.

 بر اىن اساس پىامبر صلّى الله علىه و آله با اىجاد پىوند برادرى بىن مسلمانان به اىن نكته­ى مهم اشاره كردند كه زندگى بر پاىه­ى فردگراىى اداره نخواهد شد و انسان براى زندگى اجتماعى خلق شده و به حضور ساىرىن در زندگى­اش نىازمند است. چون رفع مشكلات اجتماعى، مبتنى بر مواسات است و مواسات جز از راه مُحِقّ دانستن دىگران در شادى­ها و داشته­ها فراهم نخواهد شد.

[حق، عین اسلام است]

در حال حاضر هم مسلمانان جهان دىدگاه­ها و فرهنگ­ها ومذاهب و نژادهاى مختلفى دارند كه نمى­شود تنها با حرف و دعوت به وحدت، آن­ها را گرد هم آورد؛ بلكه نىازمند ىک رابطه و ضابطه هستند. در اىن قاعده، ضابطه همان حق است و حق، عىن اسلام است. 

[تجمع پیرامون حق جهت حفظ وحدت امت]

به هر حال اىن اجتماع بزرگ مسلمان اختلاف­هاىى با هم پىدا مى‌كنند؛ چون از طبقات و دىدگاه­ها و فرهنگ­هاى مختلف هستند و اىن جمع مختلف باىد به صورت ىک امت واحد معرفى شوند. در غىر اىن صورت بسىارى از مشكلات بر آنان فائق خواهد آمد كه دامان همه را خواهد گرفت. اىن جمع باىد با ىک ضابطه، منسجم شوند و ىک دىد، هدف و انگىزه­ى واحد به وجود بىاىد تا به واسطه­ى آن گرد هم جمع شوند.

تجمع پىرامون حق، تنها مستمسكى است كه مسلمانان را در حفظ امت اسلامى كمک مى­كند. براى اتصال مسلمانان باىد رشته­ى اتصالى چون رشته­ى تسبىح كه مهره‌هاى جداگانه و مستقل تسبىح را به هم وصل مى­كند، معرفى كرد. همان‌طور كه گفته شد، بىن مسلمانان اختلاف‌هاىى وجود دارد و كسى نمى­تواند منكر آن شود و باىد بىن آن­ها اتصال اىجاد كرد.

[نیاز به وحدت حقیقی]

 وجود مذاهب گوناگون نباىد موجب افتراق و اختلاف در بىن مسلمانان شود. پس معلوم مى­شود كه ما به وحدت حقىقى نىازمندىم.

[اهل بیت ^ مستحکم­ترین رشته­ی اتصال بین مذاهب]

پرسش: رشته­ى اتصال مسلمانان چىست؟ 

پاسخ: به نظر من هىچ رشته­ى اتصالى مستحكم تر از اهل بىت علىهم السلام نىست. همه­ى مسلمانان نسبت به اهل بىت پىامبر صلّى الله علىه و آله احترام مى­گذارند و به آىاتى كه درباره­ى مودّت و عظمت اىشان نازل شده اعتقاد دارند. 

در تمام مذاهب اسلامى، محبت و احترام به اهل بىت پىامبر صلّى الله علىه و آله ىک اصل مشترک است؛ زىرا پىروان مذاهب مختلف اسلامى در بسىارى از اصول و فروع با هم اختلاف دارند كه نمى‌تواند به عنوان رشته­ى اتصال و وحدت آنان عمل كند. اما در مورد اهل بىت علىهم السلام تا ىک حد خاصى، هىچ اختلافى وجود ندارد و تقوىت اشتراک در محبت اهل بىت علىهم السلام در بىن مذاهب اسلامى، بهترىن راه براى گسترش مراودات بىن مذاهب وتقرىب است. 

كسى منكر لزوم محبت به اهل بىت پىامبر صلّى الله علىه و آله نىست. چون اىن مسأله، جزء قرآن است و كسى نمى­تواند منكر قرآن شود؛ اما موارد تكمىلى مثل عصمت و امامت مى­ماند كه با همىن مقدار تفاهمى كه هست مى­شود به فكر تحكىم روابط وتقرىب مذاهب و وحدت امت اسلامى بود.

[دعوت به وحدت در رأس برنامه­های امام علی ×] 

پرسش: امام على علىه السلام چه دىدگاهى درباره­ى وحدت اسلامى دارند؟ 

پاسخ: هنگام خلافت امىر المؤمنىن على علىه السلام، زمىنه­ى اختلاف­ها تشدىد شده بود و پس از آن در دوران خلافت وى بر اثر جنگ­ها و حوادث ناخواسته، شدت بىشترى پىدا كرد و به همىن خاطر، مبارزه با اختلاف و دعوت به وحدت در رأس برنامه­هاى آن حـضرت قرار داشت. اختلاف­ها و عداوت­هاى قبىله­اى كه در تارىخ عرب ثبت شده است و قرآن مكرراً به آن­ها اشاره و از آن­ها منع كرده است و بسىارى از آن­ها به اختلاف قومى و قبىله­اى بر مى‌گردد. اىن اختلاف­ها هر چند به طور موقت با آمدن اسلام فروكش كرد؛ اما رسوبات آن­ها باقى بود و در تحولات و حوادث مهم در طول تارىخ اسلام نقش داشت. على علىه السلام وارث اىن رقابت­هاى قبىله­اى و دسته­بندى­هاى سىاسى بود.

[نظریه‌ی وحدت حضرت علی × در دوران خلفا]

دىدگاه حضرت على علىه السلام در وحدت اسلامى در دو بخش قابل بحث است: بخش اول مربوط به سخنان آن حضرت است كه امت اسلامى را به وحدت كلمه دعوت كرده­اند و بخش دىگر به عملكرد اىشان در دوره­ى خلافت باز مى­گردد كه تا پاىان عمر هم ادامه داشت. 

به عقىده­ى من، نظرىه­ى وحدت امام على علىه السلام در دوره­ى خلفاى پىشىن هم استوار است؛ زىرا امام علىه السلام براى حفظ اساس اسلام با مخالفت­هاى موجود كنار آمدند و از هر گونه اقدامى پرهىز نمودند. بر اىن اساس امام علىه السلام امت اسلامى را به حفظ وحدت فرا مى­خوانند و برخى از نقاط اختلاف را در رفتارهاى اجتماعى آنان جستجو كرده و به آنان نشان مى­دهند. 

لذا نقشى كه امىرالمومنىن علىه السلام در اىن زمىنه اىفا كردند باعث تقوىت پاىه­هاى اسلام و مانع انحطاط امت اسلامى شد. 

[هیاهوی منا و عرفات، چند روز پیش از غدیر]

پرسش: واقعه­ى غدىر به عنوان ىكى از روىدادهاى تارىخى صدر اسلام مطرح است كه ىكى از حلقه­هاى ارتباطى مهم با سىاست­هاى امام على علىه السلام است. از آنجا كه بحث اصلى ما وحدت اسلامى در آىنه‌ى غدىر است بفرماىىد نظر راوىان اهل سنت درباره حدىث غدىر چىست؟

پاسخ: واقعه­ى غدىر به صورت ىک اتفاق و رخدادِ بى­رىشه نبود؛ بلكه ىک واقعه­ى رىشه­دار است. پىامبر صلّى الله علىه و آله مردم را براى بىان پىام غدىر آماده كردند. واقعه­ى غدىر، بىعت با امام علىه السلام و جانشىنِ بعد از پىامبر است. هفتاد روز قبل از فوت پىامبر، اىن واقعه اتفاق افتاد كه در كتب شىعى و صحاح شش­گانه­ى اهل سنت آمده است. در اىن كتب كه مورد اعتماد اهل سنت نىز هست حدىثى آمده است كه به دوازده جانشىن بعد از پىامبر صلّى الله علىه و آله اشاره دارد. در صحاح سِتّه مثل صحىح مسلم آمده است كه پىامبر صلّى الله علىه و آله در عرفه ىا منا در همان حجة الوداع در اجتماع مسلمانان به دوازده خلىفه­ى پس از خود اشاره كردند.

جابر ابن سمرة مى‏گوىد: زمانى كه پىامبر صلّى الله علىه و آله درباره­ى جانشىنان پس از خود سخن مى گفتند، هىاهو بود و ازدحامِ موجود نگذاشت تا اىشان سخن خود را به اتمام برسانند.

[چرا قریشی­ها هیاهو به پا کردند؟]

سؤال اىن است كه چرا پىامبر صلّى الله علىه و آله قبل از واقعه­ى غدىر خم در منا و عرفات، اىن مسأله را مطرح مى­كنند و مردمى كه آنجا حاضر بودند اكثراً قرىشى­ها واهالى مكه بودند و اىن جمعىت، هىاهو برپا كردند، در حالى كه خداوند مى‏فرماىد: ﴿ىا أَىهَا الَّذىنَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي﴾ ([1]). 

خداوند درباره­ى احترام به پىامبر صلّى الله علىه و آله مى­فرماىد: اگر صداىتان از صداى پىامبر بالاتر برود اعمال شما باطل خواهد شد؛ اما در آن روز در عرفات ىعنى مقدس­ترىن مكان و بهترىن روزها كه روز عبادت و بندگى و در بهترىن حالات كه حال احرام است، مردم در برابر افضل مخلوقات خداوند و اعظم الأنبىاء، هىاهو كردند تا جاىى كه اىشان سخنان خود را نىمه­تمام رها كردند. اىن تأكىد پىامبر صلّى الله علىه و آله دلىل بر اهمىت طرح اىن قضىه است. اىن چىزى است كه در كتب معتبر اهل سنت رواىت شده است.

[ترک مکه توسط پیامبر ’ بدون زیارت وداع]

پىامبر صلّى الله علىه و آله بعد از اىنكه اعمالشان به پاىان رسىد، بدون آنكه به زىارت وداع بروند، فوراً از مكه خارج شدند و عده­ى زىادى از مسلمانان نىز اىشان را همراهى كردند. زمانى كه اىشان به جحفه رسىدند، در همان مكان، همه­ى كاروان­ها را جمع كردند و مسأله‌ى امامت امام على علىه السلام را مطرح نمودند. بنابراىن معلوم مى­شود كه طرح مسأله­ى امامتِ ائمه در حجة الوداع در دو مرحله اتفاق افتاد. زمانى كه تهدىد خداوند درباره ولاىت على علىه السلام شنىده شد، همه ساكت شدند و به فرمان الهى گوش فرا دادند: ﴿ىا أَىهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَىكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالتَهُ وَ اللهُ ىعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾([2])

 زمانى كه اىن پىام خدا كه اتمام حجت با مسلمانان بود بر اىشان قرائت شد، سكوت كردند و پىامبر صلّى الله علىه و آله پىام رسالت خود را كه اعلام ولاىت على علىه السلام بود براى اىشان بىان نمودند.

[ولایت حضرت علی × روح اسلام] 

پرسش: اهمىت روىداد غدىر در سرنوشت جهان اسلام چه بود كه اىن همه تأكىد از ناحىه­ى خداوند بر آن وارد شده بود؟ 

پاسخ: مهم­ترىن دلىلى كه براى اىن پرسش مى­توان گفت در همىن آىه‌ى ﴿ىا أَىهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَىكَ...﴾ نهفته است. اعلام ولاىت على علىه السلام آن­قدر مهم است كه خداوند به پىامبر صلّى الله علىه و آله مى­فرماىد: اگر اعلام نكنى مثل اىن است كه رسالت خود را به پاىان نرسانده­اى. اىن پىام خداوند و تأكىد صرىح قرآن است. معلوم است كه ولاىت على علىه السلام موازى همه­ى اسلام است. چون اگر ولاىت نبود، كل اسلام از بىن مى­رفت؛ لذا خداوند به صراحت مى‏فرماىد كه اگر آن را اعلام نكنى تمام زحمات پىامبرى تو از بىن مى‏رود. 

ولاىت على علىه السلام روح اسلام است. شما پىكر ىک انسان را در نظر بگىرىد كه هر چند زىبا باشد، تا زمانى كه روح نداشته باشد هىچ كارى از آن بر نمى­آىد؛ اما زمانى كه روح در آن دمىده شود هزاران فعل مفىد از او سر مى­زند كه بر زىباىى آن پىكر مى­افزاىد و در واقع به آن، جان و ارزش مى­دهد. 

[رابطه‌ی حدیث غدیر و حدیث سلسلة الذهب با هم]

شما به واقعه­ى تارىخى نىشابور و حدىث سلسلة الذهب نگاه كنىد. حضرت رضا علىه السلام در آنجا در حضور بىست هزار كاتب به ولاىت به عنوان شرط پذىرش توحىد اشاره مى­كنند. در نگاه امام رضا علىه السلام ولاىت و توحىد رابطه‏اى دو سوىه و تنگاتنگ دارند و از هم جدا شدنى نىستند. 

گفتنى است علماى اهل سنت علاوه بر رواىت حدىث غدىر در صحاح ستّه، كتب مستقلى درباره­ى غدىر نوشته‌اند. از جمله مى­توان به طبرىِ مورخ اشاره كرد كه در جلد 28 كتاب خود به سند حدىث غدىر و راوىان آن اشاره كرده است. 

[جایگاه حدیث غدیر در وحدت]

پرسش: آىا اىن اشتراک در بىان حدىث غدىر را مى­توان مبناى وحدت امت اسلامى قرار داد؟ 

پاسخ: ىک دىن باىد حافظ و راهبر داشته باشد. نمى­توان گفت تنها دىن اسلام صراط مستقىم است و آن وقت نىاز به نقطه­ى اتصال مردم به راه مستقىم نداشته باشد. 

«شهرستانى» صاحب کتاب «ملل و نحل» از علماى بزرگ اهل سنت مى­گوىد: «هىچ اختلافى بىن مردم به اندازه­ى اختلاف بر سر امامت نىست و همه­ى شمشىرها بر سر همىن اختلاف كشىده شد». درحالى‌كه پىامبر صلّى الله علىه و آله صرىحاً قرآن و اهل بىت را تنها راه نجات از ضلالت معرفى مى­كنند.

[مسلمانان باید بیدار شوند]

ما در بىان قضىه­ى وحدت اسلامى نباىد به دنبال اختلاف­ها بگردىم. دنىاى اسلام در جهان امروز نىازمند ىكپارچگى و اتحاد بر سر مشتركات است. در غىر اىن صورت نمى­توانىم مشكلاتى كه در امت اسلامى رىشه دوانده را درمان كنىم. دنىاى اسلامِ امروز بىش از پىش به وحدت و انسجام نىاز دارد. مسلمانان باىد بىدار باشند و بدانند كه هر ضربه­اى كه به ىكى از قسمت­هاى اىن بدنه­ى واحد وارد شود، همه‌ى اعضاء را در بر خواهد گرفت؛ بنابراىن نباىد در دامن زدن به حوزه­هاى اختلاف همت گماشت؛ بلكه به عقىده­ى من علماى مسلمان باىد به دنبال ىافتن راهى براى پر رنگ كردن اشتراكات باشند. همان‌گونه كه پىامبر صلّى الله علىه و آله با ابتكار خود، راه هم­دلى و ىكى شدن را به مسلمانان آموختند. ما نىز امروزه با تأسى به سىره­ى پىامبر صلّى الله علىه و آله نىازمند روش­هاى ابتكارى هستىم.

[واقعه­ی غدیر، محور وحدت]

واقعه­ى غدىر خم به عنوان ىكى از مشتركات جهان اسلام مى­تواند محور اىن وحدت قرار گىرد تا آنچه حق امت واحده­ى اسلامى است محقق شود. با اىن همه تأكىد فراوان كه قرآن بر مسأله­ى وحدت اسلامى و اتحاد دارد. 

نباىد از اىن نكته غافل بود كه وحدت، محور مى­خواهد و هرگز قرآنِ صامت به تنهاىى نمى­تواند محور وحدت باشد. زىرا به تعبىر امام على علىه السلام قرآن، وجوهى دارد كه مى­توان لفظ آن را بر هر ىک از آن وجوه حمل كرد. پس باىد قرآن ناطق كه همان امام علىه السلام است در كنار قرآن صامت باشد تا در موارد اختلاف، بىانگر حق و حقىقت باشد.

[تمسک به ریسمان محبت اهل بیت ^]

پرسش: راه‏هاى عملى دستىابى به وحدت در جوامع اسلامى چىست؟ 

پاسخ: امام على علىه السلام در لحظات آخر زندگى مباركشان به فرزندان خود و اطرافىان و مردم توصىه كردند كه تقوا و نظم و اصلاح ذات البىن كه همان وحدت و انسجام و همبستگى بىن مسلمانان است را فراموش نكنند. اىشان تأكىد داشتند كه من از پىامبر صلّى الله علىه و آله شنىدم كه اصلاح ذات البىن از ىک سال نماز و روزه بالاتر است. 

درحال حاضر كه دنىاى كفر، كمر همت به نابودى اسلام بسته است، مسلمانان وظىفه­اى جز حفظ وحدت و انسجام خود براى مقاومت ندارند. مهم­ترىن عامل در روند جداىى مىان امت اسلامى، تلاش دشمنان مسلمانان است كه در صدد هستند تا با دامن زدن به اختلاف­ها و درگىر نمودن آنان با ىكدىگر، فرصتى را براى سودجوىى و استعمار‌طلبى خود مهىا كنند. 

در اىن آشفته‏بازار براى پىروزى امت اسلامى و عبور از اىن بحرانِ بزرگ مى­باىد به انسجامِ مىان مسلمانان اندىشىد و بىش از هر چىز منافع اسلام را مدّ نظر قرار داد و در اىن راستا، تفاوت در مذهب و اجتهاد مى­تواند موجب غناى اندىشه­ى مسلمانان شود؛ زىرا وقتى هدف، انسجام اسلامى باشد دىگر تعرض به اقلىت‏هاى دىنى، معنى ندارد؛ زىرا همه­ى مسلمانان چنان پىوندى با تعالىم آسمانى اسلام خورده­اند كه اساس هوىت فرهنگى آن­ها، وىژگى اسلامى ىافته است. بنابراىن وحدت اسلامى بر مبناى مشتركات بهترىن راهى است كه در اىن مسىر به ما كمک خواهد كرد و تمسک به رىسمان محبت اهل‏ بىت پىامبر صلّى الله علىه و آله روشن‏ترىن راهى است كه نبى مكرم فرا راه ما قرار داده‎اند.



([1]) سوره­ى حجرات: آىه­ى 2.

([2]) سوره­ى مائده: آىه­ى 67.

منبع: روزنامه‌ی قدس، شماره‌ی5744،  06/10/1386، مصاحبه‌کننده: طیبه مروت.